احمد دستمالچیان این اولین‌بار نیست كه رژیم صهیونیستی برخلاف عرف و قوانین بین‌المللی اقدام به كشتار شهروندان فلسطینی و كودك‌كشی می‌كند. این رژیم در عمر بیش از ٧ دهه‌ای خود بارها چنین اقداماتی را صورت داده و بی‌تردید در آینده نیز به این اقدامات ادامه خواهد داد چرا كه نه خود آنها به قانون پایبندند و نه جامعه جهانی اراده‌ای برای مقابله با این‌گونه جنایت‌های تل‌آویو دارد. دولت ایالات متحده نیز همچنان به حمایت از اقدامات اسراییل ادامه می‌دهد و كمك‌های مالی و نظامی واشنگتن به تل‌آویو یكی از مهم‌ترین دلایل استمرار اقدامات غیرانسانی رژیم صهیونیستی است. اسراییل در سال‌های اخیر و با توجه به صبر استراتژیك‌محور مقاومت تصور می‌كرد توان پاسخگویی گروه‌های مقاومت كاهش یافته و از این رو به حملات پراكنده علیه مواضع محور مقاومت ادامه می‌داد. هر از گاهی بمباران‌هایی را انجام می‌داد و بعد وقتی پاسخی نمی‌گرفت تصور می‌كرد سیاست پدافندی مقاومت از روی ضعف اتخاذ شده است. این‌بار كه اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم در مسجدالاقصی و شیخ جراح با واكنش‌های جدی محور مقاومت روبرو شد و حملات علیه غزه پاسخی به متناسب دریافت كرد وضعیت دچار تغییر شد. محور مقاومت با یك پارادایم شیفت سیاست پدافندی را با یك سیاست آفندی مبتكرانه جایگزین كرد؛ همین مساله باعث شد تل‌آویو با وضعیتی غیرقابل پیش‌بینی روبرو شود و ضرباتی جبران‌ناپذیر دریافت كند. واكنش‌های افكار عمومی در جهان و به ویژه امریكا نیز به حوادث اسراییل قابل توجه است. تل‌آویو همواره تلاش داشت با بهره‌گیری از غول‌های رسانه‌ای كه نفوذ زیادی روی آنها دارد، افكار عمومی را در سایر كشورها و به خصوص امریكا كنترل كند اما در حوادث اخیر شاهد آن هستیم كه مردم عادی علیه اقدامات جنایتكارانه اسراییل و حمایت‌های دولت امریكا از این اقدامات به‌پا خاسته‌اند و در خیابان به اعتراض می‌پردازند. رشد فضای رسانه‌ای در شبكه‌های اجتماعی و شكسته شدن دیوار انحصار از جمله دلایلی است كه باعث شده مردم آگاهی بیشتری نسبت به آنچه میان فلسطین و اسراییل می‌گذرد، پیدا كنند و بر‌خلاف رسانه‌های جریان اصلی و دولت موضع بگیرند. از نگاه مردم امریكا این پذیرفتنی نیست كه مالیات پرداختی آنان صرف كمك به رژیم صهیونیستی و به تبع آن تخریب خانه‌های فلسطینی‌ها و كشتار كودكان شود. آنها نمی‌توانند بی‌تفاوت باشند وقتی سالانه این حجم از كمك مالی روانه اسراییل شود و همین نگاه در میان افكار عمومی اروپایی‌ها نیز در حال رشد است. در دنیای امروز آنچه باعث شده رژیم صهیونیستی در گوشه رینگ قرار گیرد و تحت فشار باشد، همین فشار افكار عمومی در جهان است. تل‌آویو همواره هراس بسیاری از به‌پا خاستن افكار عمومی داشته و این ترس در حال تحقق یافتن است. از دیگر موارد قابل توجه در درگیری‌های رژیم صهیونیستی با گروه‌های مقاومت، تغییر موازنه قدرت است. آغاز این تغییر موازنه به سال ٢٠٠٦ بازمی‌گردد. زمانی كه اسراییل جنگ‌ ٣٣ روزه را آغاز كرد تصور سران این رژیم بر این بود كه با بهره‌گیری از قدرت كلاسیك نظامی‌ می‌توانند به سرعت پیروزی‌های مهمی كسب كنند اما در مقابل دریافتند كه مقاومت رشد بی‌نظیری را در حوزه دفاع غیركلاسیك داشته و همین امر سبب‌ساز شكست اسراییل در آن جنگ شد. اكنون با گذشت سال‌ها، گروه‌های مقاومت پیشرفت‌های قابل‌توجهی را در حوزه دفاعی تجربه كرده‌اند و به راحتی توان نظامی اسراییل را به چالش می‌كشند. امروز محور مقاومت بسیار قدرتمند‌تر از سال ٢٠٠٦ است؛ محور مقاومت در حال حاضر علاوه بر توان فنی و انسانی در حوزه نظامی، یك گستره بزرگ و استراتژیك جغرافیایی هم دراختیار دارد. این محور هم دارای سلاح است، هم نهادهای نظامی دارد و هم از توان فرهنگی و تبلیغاتی بالایی برخوردار است. این تغییرات اساسی باعث شده دوره پیروزی‌های راحت برای اسراییل به كلی پایان یابد و اكنون این محور مقاومت است كه با سیاستی مبتكرانه صحنه نبرد را به نفع خود مدیریت می‌كند.